و اما داستان روز معلم ما در پردیس سلاله…
ما خاطرهسازی کردیم.. سفر یک روزهای رفتیم که پر از لحظه و آن بود… تیم ۳۰ نفره رو صبح تا شب دوباره زندگی کردیم، این بار نه تو ۴ طبقه، تو دل طبیعیت…
روز معلم رو با خندههامون، هم آوازیها، حدس پانتومیم و رقابت و هیجاناتش، لمس آب خنک رودخونه، پیمایش تو جنگل و تماشای غروب دریاچه جشن گرفتیم…
همه مون تو مسیر یادگیری هستیم و واسه بهتر یاددادن هامون کتاب سوالهایت را تغییر بده تا زندگیت تغییر کند، هدیه دیگر روز معلم ما بود…
و زندگی بی گل و سبزی مگر میشود؟