چالش های فرزند دوم برای کودک و خانواده
ورود نوزاد جدید به معنی به وجود آمدن تغییرات در زندگی کودک بزرگتر است در چنین وضعیتی برای کودک بزرگتر تردیدها و بلاتکلیفیهای زیادی وجود دارد مثلاً او از خود میپرسد؛ چه کسی صبحها او را به مهد خواهد برد؟ چه کسی شبها برای او کتاب خواهد خواند؟ آیا پدر و مادرش هنوز او را دوست دارند؟ چرا آنها به فرزند دیگری نیاز دارند؟
در چنین حالتی نقش کودک در خانواده تغییر کرده است او موقعیت خود را به عنوان تنها فرزند یا کودک خانواده از دست داده است و وسایلی که متعلق به اوست برای استفاده فرد دیگری آماده میشوند.
شنیدن خبر یک تازه وارد!
کودک سه ساله باید قبل از تولد نوزاد از آن با اطلاع شود البته باید به خاطر داشت که این مسئله خیلی زود و در ماههای اولیه بارداری مادر به اطلاع کودک رسانده نشود زیرا کودک ۳ ساله دارای درک تکامل یافتهای از زمان نیست ۹ ماه برای او مدتی طولانی است زمان مناسب برای شروع گفتگو مادر قابل مشاهده هستند سعی کنید تولد نوزاد را با زمان مشخصی در ذهن کودک مرتبط سازید نوزاد در تابستان متولد میشود واکنش اولیه کودک ممکن است مهار شده و ملایم باشد بعد از آنکه اطلاعاتی به او داده میشود پرسشها به ذهنش هجوم میآورند پرسشها معمولاً بسیار پایهای و بر محور تاثیر نوزاد بر زندگی کودک دور میزند نوزاد کجا میخوابد آیا نوزاد پسر خواهد بود و برادر او خواهد شد آیا با من توپ بازی خواهد کرد که تلاش میکند به تمام دل نگرانیها و دلشورههای پیشبینی نشده کودک پاسخ دهد مسلماً در صورتی که کودک با جوابهایی که گرفته است ارضا نشود سوالهای دیگری خواهد پرسید تاکید بر این مسئله که خواهر یا برادر جدید یک نوزاد خواهد بود و نه یک همبازی هم سن و سال اهمیت زیادی دارد برای یک نوزاد هیچ چیز مایوس کننده تر از این نیست که دریابد همبازی تخیلی او در واقع تنها نوزادی است که گریه می کند، می خوابد و می خورد و حتی قادر به نشستن نیست.
همکاری در تدارکات ورود تازه وارد!
کودک ۳ ساله ممکن است از همکاری و شرکت در آماده کردن تدارکات لازم برای ورود نوزاد لذت ببرد او میتواند در نظم و ترتیب بخشیدن به اتاق نوزاد کمک کند. یا مادر را هنگامی که برای معاینه به نزد پزشک میرود همراهی کند و طی این معاینات به صدای ضربان قلب جنین گوش دهد البته این فعالیتها تنها در صورتی مفید هستند که کودک خود علاقمند باشد در غیر این صورت اصرار بر همراهی موجب رنجیدن و عصبانیت او میشود.
دیدن آلبوم عکس کودک فرصت مناسبی است که به او یادآوری کنیم زمانی مرکز این نوع خاص از توجه بوده است ممکن است او این زمان را به خاطر نمی آورد دیدن عکسها این اطمینان مجدد را به کودک میبخشد که او نیز در زمان خود سهم عمدهای از مراقبتهای مخصوص و پرشور را داشته است.
تولد نوزاد و آمدن او به خانه
برای کودک ۳ ساله جدایی از مادر در مدتی که برای وضع حمل در بیمارستان است زمانی پر از استرس و فشار روانی است قبل از رسیدن به این مرحله کودک را از اقداماتی که برای مراقبت از او انجام شده است آگاه کنید کودک میل دارد بداند چه کسی در کنار او میماند و چه کسی از او مراقبت خواهد کرد چنانچه از نظر قوانین و مقررات بیمارستان کودک میتواند مادرش را در بخش زایمان ملاقات کند حتماً کودک را از این امر مطلع سازید برنامهریزی قبلی مانند ضبط کردن صدای مادر قرار دادن یادداشتها و کادوهای کوچک برای کودک میتواند جدایی را برای او آسانتر کند واکنش اولیه کودک نسبت به نوزاد میتواند از شادی و شعف تا تنفر و بیزاری در نوسان باشد کودک حتی ممکن است بی تفاوت به نظر برسد. کودکی که بیتفاوت به نظر میرسد اغلب احساس آزردگی رها شدگی و طرد شدگی میکند در چنین موقعیتی والدین باید به کودک یادآوری کنند که تا چه حد در هنگام اقامت در بیمارستان برای او دلتنگ شدهاند کودک از شنیدن چنین اظهاراتی احساس آرامش نسبت به توجهی که به نوزاد ابراز میشود کودک بزرگتر عاطفه و علاقه فیزیکی زیادی لازم دارد همچنین کودک به داشتن رابطه فردی با مادر به منظور خدشهدار نشدن روابطی که هنوز مهم و حیاتی هستند نیاز دارد.
بعضی از کودکان بعد از تولد رفتار کودکانهتری پیش میگیرند آموختههای جدید آنان ناپدید میشوند برای شیر خوردن از سینه مادر التماس میکنند و میخواهند دوباره از پوشک استفاده کنند این پس رفت از دیدگاه کودک طبیعی و کاملاً منطقی است زیرا او با دیدن توجه زیادی که به نوزاد میشود به این نتیجه میرسد که در صورت تظاهر به درماندگی اعضای خانواده به او نیز توجه بیشتری خواهند کرد بهترین واکنش یافتن راهی است که توجه مورد نیاز کودک به او نشان داده شود در عین حال که از فعالیتهای مناسب سن او نیز حمایت میگردد به جای شیر دادن، اجازه دهید که کودک در ضمن نوشیدن یک لیوان آب میوه در آغوش مادر بخوابد. اگر کودک هنوز بر استفاده از پوشک یا نوشیدن شیر اصرار میکند این امر را به یک مشکل عمده تبدیل نکنید کودک در مدت کوتاهی متوجه میشود که رفتار نوزادانه احساس مناسبی در او ایجاد نمیکند در نتیجه به سرعت و داوطلبانه این رفتارها را کنار میگذارد.
به کودک کمک کنید تا به نقش جدید خود در خانواده به عنوان خواهر یا برادر بزرگتر افتخار کند اظهار کنید نوزاد چگونه از دیدن او خوشحال میشود و لبخند میزند هنگامی که نوزاد شادمانه میخندد یا گریه میکند از کودک بزرگتر بخواهید گفتههای خواهر یا برادر نوزادش را تعبیر و تفسیر کند به کودک بزرگتر اجازه دهید که در حضور شما نوزاد را لمس یا او را در آغوش بگیرد محروم کردن او از این کارها او را نسبت به خود بیاعتماد میسازد که این امر ممکن است رنجش و دلخوری کودک را شدت بخشد.
نکاتی برای درک کودک در مواجهه با فرزند دوم
معمولاً کودکان بعد از به دنیا آمدن نوزاد توقعات بیشتری از والدین پیدا میکنند و حالات غیر عادی بیشتری نشان میدهند ممکن است تخیلات و تصورات خود را پر و بال دهند و گاهی داستانهایی تعریف کنند که نشان دهنده رابطه ویژه آنها با والدین است کافی است احساسات آنها را درک کنید و بپذیرید تا بتوانند بحران را سپری کنند.
فرزند اول مدتی تنها فرزند خانواده بوده است و در آن مدت تمام توجه والدین را به خود اختصاص داده است با تولد فرزند دوم این حالتی که طبیعی به نظر می رسید ناگهان از بین میرود و باعث تنش کودک میشود که عدم همکاری او باعث عصبانیت پدر یا مادرش خواهد شد لازم است والدین توجه داشته باشند که این اطاعت محض ممکن است به کودک آسیب بزند بنابراین باید ساعاتی از روز او را به بازی و شیطنتهای معمول تشویق و هدایت کنند.
همچنین لازم است به کودک بفهمانند و او را متوجه سازند که در این شرایط بازی و شیطنت نیز همچنان او را دوست دارند و به کودک عشق میورزند در شرایط جدیدی کردم آیا پدر و مادرم دیگر مرا دوست ندارند فرزند اول که تا دیروز بیشترین توجه شامل حال او بوده حالا باید محبت و توجه والدین را با خواهر یا برادر جدیدش تقسیم کند او تا به حال چنین تجربههایی نداشته است به حسادت با فرزند دوم میپردازد اگر این حسادت به وسیله والدین پذیرفته نشود مدیریت و کنترل نشود قطعاً باعث تولید خشم در فرزند اول خواهد شد در واقع لازم است والدین این احساس صادقانه کودک را بپذیرند در مورد آن گفتگو کنند و به او در حل آن کمک کنند.
بعضی از والدین برای اینکه چنین مشکلاتی در فرزند اول به وجود نیاید شروع به محبت زیاد و توجه بیش از حد به فرزند اولشان میکنند که این کار نیز اشتباه است توضیح میشود والدین روش تربیت سالم عشق و منطق را پیش گیرند.
ممکن است بعضی از والدین هیچ اطلاعاتی در زمینه تولد فرزند دوم و نیازهای او به فرزند اول خود ندهند و فرزندشان را ناآگاه نگه دارند. لازم است بدانید وقتی تولد فرزند دوم نزدیک شود یا اتفاق بیفتد و فرزند اول چنانچه در سنی باشد که درک و شناختش کامل طرح شده باشد متوجه این موضوع میشود دانستن این موضوع باعث ایجاد ضربه روانی در او خواهد شد در واقع در این فضا والدین با پنهانکاری و توجه بیش از حد ناآگاهانه به فرزند اولشان مرتکب خطای بزرگی شدهاند گاهی ممکن است کودک دوست نداشته باشد که نوزاد در خانه بماند و یا همراه با خانوادهاش را درک میکنید و سپس به او اطمینان دهید که دوستش دارید توجه داشته باشید که به هیچ عنوان به جهت تعدیل واکنشهای کودک برای تولد نوزاد ابراز تاسف و پشیمانی نکنید فقط لازم است بدانید اگر کودک احساس امنیت کند واکنش منفی کمتری به نوزاد نشان خواهد داد در نظر گرفتن این نکته بسیار مهم است که کسی که مجاز به اعتراض کردن برای حضور نوزاد است فرزند ارشد میباشد و کسانی که لازم است به نفع فرزند ارشد مدارا و پذیرش داشته باشند والدین هستند بنابراین حل این چالش فقط با صبوری والدین امکان پذیر است.
بدون دیدگاه