وقتی کودک بدرفتاری می کند، چه کنیم؟

ناکامی در کودکان

ناکامی در کودکان


هنگامی که کودکان رفتارهای بدی از خود بروز می‌دهند می تواند بر همه اعضای خانواده تاثیر گذار باشد. والدین می دانند که باید در قبال رفتارهای بد کودک، واکنش یا پاسخ مناسبی بروز دهند، اما اغلب مطمئن نیستند که بهترین استراتژی چیست، به خصوص اگر کودک مرتباً رفتار بد خود را تکرار می کند و به نظر می رسد که هیچ چیز در قبال او جواب نمی دهد.
در این مقاله به والدین نگاهی جامع در خصوص رفتارهای بد کودک ارائه می دهیم. هنگامی که کودکان به طور مکرر طغیان های عاطفی دارند، می تواند نشانه ای از این باشد که آنها هنوز مهارت هایی را که برای کنار آمدن با احساساتی مانند ناامیدی، اضطراب و عصبانیت نیاز دارند، توسعه نداده اند. مدیریت احساسات بزرگ به روشی سالم و بالغ به مهارت های مختلفی نیاز دارد. ممکن است متوجه الگوهای رفتاری شوید که به نظر می‌رسد در زمان‌های خاصی از روز (مانند زمان خواب) در حین انجام وظایف خاص (مثل هنگام تکالیف) یا با افراد خاص ظاهر می‌شوند. همچنین ممکن است متوجه شوید که فرزندتان به ویژه زمانی که در خانه است رفتارهای بد خود را تکرار می کند، اما زمانی که در مدرسه است آن رفتار را کنار می‌گذارد، یا برعکس.
کج خلقی و سایر انواع بازیگری اغلب بخش طبیعی و حتی سالم دوران کودکی است. آنها نشانه‌ای هستند که کودک در حال مستقل‌تر شدن است – نشانه‌هایی که نشان می‌دهد کودک در حال آزمایش مرزها، رشد مهارت‌ها و نظرات و کاوش در دنیای اطراف خود است. اما وقتی کودک این رفتارها را با شدت بیشتر و به کرات تکرار می‌کند، می‌تواند روابط والدین-فرزندی را تحت فشار قرار دهد و باعث ایجاد ناامیدی و رنجش منظم شود که در خانواده‌های سالم وجود ندارد.
چه فرزند شما در مراحل اولیه یادگیری در مورد خودتنظیمی و مرزها باشد، یا اگر خانواده شما با مشکل مواجه شده اند و شما به دنبال کمک هستید، این مقاله می‌تواند به شما کمک کند.

ناکامی در کودکان

علت بدرفتاری کودکان

کج خلقی می تواند یک رفتار آموخته شده باشد گاهی اوقات والدین احساس می‌کنند که عصبانیت‌ها و دیگر نمونه‌های رفتار مشکل‌ساز عمدی یا دستکاری هستند. با این حال، پزشکانی که در رفتار کودکان تخصص دارند، موافقند که کج خلقی معمولاً یک رفتار داوطلبانه از سوی کودک نیست – اما ممکن است به عنوان یک “رفتار آموخته شده” شناخته شود. این بدان معناست که بچه‌ها یاد می‌گیرند که عصبانیت آن‌ها را به نتیجه دلخواهشان می‌رساند. به عبارت دیگر، در حالی که کودکی که برای کنترل احساسات خود تلاش می کند ممکن است آگاهانه عصبانیت های خود را محاسبه نکند، ممکن است به آنها متوسل شود زیرا راه بهتری برای حل مشکلات یا بیان نیازهای خود نیاموخته است. والدین خوش‌نیت اغلب به عصبانیت‌ها پاسخ می‌دهند و سعی می‌کنند هر مشکلی را که باعث ایجاد مشکل شده است را برطرف کنند – با دلداری دادن به کودک یا دادن هر چیزی که او می‌خواهد. متأسفانه، این رفتار کج خلقی را تقویت می کند و باعث می شود بچه ها بیشتر به عصبانیت ادامه دهند و احتمال کمتری دارد که روش های پیچیده تری برای مدیریت احساسات خود ایجاد کنند. پاسخ به رفتار مشکل ساز وقتی بچه‌ها نقش‌آفرینی می‌کنند، والدین اغلب احساس ناتوانی می‌کنند. ممکن است تکنیک های مختلفی را برای نظم و انضباط امتحان کرده باشید، اما موفقیت چندانی نداشته باشید. در واقع، استفاده از راهبردهای مختلف برای مدیریت رفتارهای مخرب گاهی اوقات می‌تواند بخشی از مشکل باشد، زیرا بچه‌ها به مرزهای محکمی که به طور مداوم تقویت می‌شوند، بهتر پاسخ می‌دهند. اما اگر تا به حال پیشرفتی را ندیده اید، ناامید نشوید، زیرا والدین قدرت بیشتری دارند که ممکن است در زمان مخالفت بچه ها متوجه شوند. با استفاده از راهبردهایی که توسط روانشناسان کودک اطلاع رسانی می شود، می توانید شروع به بهبود رفتار کودکان و حتی بهبود روابط والدین و فرزند کنید.

رفتار مناسب در قبال بدرفتاری کودک

نکاتی برای پاسخگویی و واکنش در لحظه به رفتار بد کودکان:

تسلیم نشوید. در برابر وسوسه پایان دادن به عصبانیت فرزندتان با دادن آنچه که او می خواهد در هنگام انفجار مقاومت کنید. تسلیم شدن به او می آموزد که عصبانیت کارساز است.
آرام بمان. پاسخ های خشن یا احساسی باعث تشدید پرخاشگری کودک می‌شود، چه کلامی یا فیزیکی.
با حفظ خونسردی، رفتاری را که می‌خواهید در فرزندتان ببینید، الگوسازی می‌کنید. رفتار منفی را نادیده بگیرید و رفتار مثبت را تحسین کنید. رفتارهای نادرست جزئی را نادیده بگیرید، زیرا حتی توجه منفی مانند توبیخ یا گفتن به کودک برای توقف می تواند اعمال او را تقویت کند. درعوض، تحسین‌های برچسب‌گذاری شده زیادی را در مورد رفتارهایی که می‌خواهید تشویق کنید، ارائه دهید.
از پیامدهای ثابت استفاده کنید. و باید هر بار به او نشان دهید که این عواقب را دنبال می کنید.
صبر کنید تا بحران تمام شود سپس صحبت کنید. سعی نکنید با کودکی که ناراحت است استدلالی صحبت کنید. شما می خواهید کودک را تشویق کنید که مذاکره را در زمانی که او درحال انفجار است (و شما هم) تمرین کند. هدف قرار دادن رفتارهای خاص هنگامی که می‌خواهید رفتار مخرب را مدیریت کنید، شناسایی رفتارهای خاصی که می‌خواهید تغییر دهید (یا تشویق کنید) مفید است. درست است که وقتی خانواده ها احساس غرق شدن می کنند، گاهی اوقات ممکن است به نظر برسد که هر تعاملی یک مبارزه است. با این حال، شناسایی رفتارهای خاص اولین گام مهم برای نظم و انضباط مؤثر است. تک تک رفتارها به شما این امکان را می دهد که تمرکز بیشتری داشته باشید، درک بهتری از چرایی این رفتار به دست آورید و حس کنترل بیشتری داشته باشید. البته ممکن است رفتارهای متعددی وجود داشته باشد که بخواهید آنها را تغییر دهید، اما ارزیابی یک به یک آنها مهم است.

واکنش مناسب برای مقابله با رفتار بد کودک

در نظر گرفتن آنچه پس از یک رفتار هدفمند اتفاق می افتد مهم است زیرا پیامدها می توانند بر احتمال تکرار یک رفتار تأثیر بگذارند. این در مورد پیامدهایی که مثبت هستند (مثل دریافت 10 دقیقه وقت بیشتر برای بازی) یا منفی (مانند کوتاه کردن زمان بازی) صادق است. برخی از پیامدها مؤثرتر از سایرین هستند. در حالت ایده آل، پیامدها ساختار ایجاد می کنند و به بچه ها کمک می کنند تفاوت بین رفتارهای قابل قبول و غیرقابل قبول را درک کنند. با این حال، عواقب نیز زمانی که پیام نادرستی ارسال می‌کنند، می‌توانند بیش از آنکه مفید باشند، ضرر داشته باشند. درک نحوه استفاده از پیامدهای هوشمندانه و ثابت تفاوت زیادی ایجاد می کند.

چه پیامدهایی در قبال رفتار بد کودک موثر نیستند

این نوع عواقب رایج هستند، اما معمولاً تأثیر مطلوبی ندارند.
توجه منفی: به نظر غیرقابل تصور است، اما عواقبی که برای ما منفی به نظر می رسند (مانند بلند کردن صدای خود یا کتک زدن) گاهی اوقات می توانند همان رفتاری را که ما سعی می کنیم از آن جلوگیری کنیم، تقویت کنند. این به این دلیل است که کودکان آنقدر برای توجه بزرگسالان مهم زندگی خود ارزش قائل هستند که هرگونه توجه – مثبت یا منفی – بهتر از عدم توجه است. به همین دلیل است که توجه منفی در واقع می تواند رفتار بد را در طول زمان افزایش دهد. پاسخ دادن به رفتارها با انتقاد یا فریاد زدن نیز می تواند بر عزت نفس کودکان تأثیر منفی بگذارد. عواقب تاخیری: پیامدهای فوری موثرترین هستند. اگر زمان زیادی بین این دو وجود داشته باشد، احتمال کمتری وجود دارد که کودکان رفتار خود را به یک پیامد مرتبط کنند، به این معنی که پیامدهای تاخیری کمتر احتمال دارد رفتار کودک را تغییر دهد.
پیامدهای نامتناسب: والدین گاهی اوقات ممکن است چنان ناامید شوند که در هنگام عواقب واکنش بیش از حد نشان دهند، که قابل درک است. با این حال، یک پیامد بزرگ می تواند برای کودکان تضعیف کننده باشد، و آنها ممکن است حتی از تلاش برای درست رفتار کردن دست بکشند.
عواقب قابل قبول: وقتی کودک در انجام کاری که شما می خواهید، مانند برداشتن اسباب بازی هایش، کند می شود، بسیاری از والدین ناامید می شوند و فقط خودشان آن را انجام می دهند. در حالی که این واکنش نیز قابل درک است، اما احتمال اینکه دفعه بعد دوباره بیدار شود را نیز افزایش می دهد.

عواقبی که برای مقابله با رفتار بد کودک موثر است

پیامدهایی که مؤثرتر هستند با توجه سخاوتمندانه به رفتارهایی که می خواهید تشویق کنید، شروع می شود. توجه مثبت به رفتارهای مثبت: تحسین از کودکان زمانی که « رفتار آنها را خوب می‌بینید» باعث می‌شود که آن‌ها این رفتار خوب را در آینده تکرار کنند. توجه مثبت همچنین برای رابطه والدین و فرزند چیز خوبی است، عزت نفس کودک را بهبود می بخشد و برای همه افراد درگیر احساس خوبی دارد.
نادیده گرفتن فعال: این پیامد ممکن است غیرقابل درک به نظر برسد، اما کارشناسان رفتار کودک اغلب «نادیده گرفتن فعال» را به عنوان یک استراتژی مدیریت رفتار موثر آموزش می دهند. برای انجام نادیده گرفتن فعال، زمانی که کودک شروع به بدرفتاری کرد، عمدا توجه خود را کنار بگذارید. همانطور که کودکان یاد می گیرند که بازی کردن توجه شما را به آنها جلب نمی کند، کمتر شروع به انجام آن رفتار خواهند کرد. یکی از اجزای مهم نادیده انگاشتن فعال این است که به محض اینکه کودک رفتاری را از خود نشان داد، مانند نشستن آرام، فوراً به او توجه مثبت کنید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید